گروهی از دوستانم که به مطالعه در زندگی مردم،به گشت و گذار در گوشه و کنار این کویر رفته بودند می گفتند که در دهات طالقان،گروه شبیه خوانی دیده اند که 330 شبیه دارند،یعنی برای هر روز سال،تعزیه ای.و این بدان معناست که اگر حکومت می کوشد تا یاد شهیدان را پاک کند،ما برای هر روز،تعزیه ای نوشته داریم.اگر حکومت می کوشد تا عاشورا مطرح نشود،ما هر روز را عاشورا می کنیم و همه جا را کربلا.
روشنفکری از شیعه ای پرسیده بود،این همه هیاهو و ابراز احساسات و تظاهرات و این همه حسین حسین و محرم و صفر و همه هفته و همه ماه و همه سال چرا؟گفته بود:ما مارگزیده ایم،در مورد غدیر سکوت کردیم و گفتیم تاریخ خود می گوید که در حجةالوداع - پرشکوه ترین نمایش مسلمین - و در جائی که هم اکنون روشن است و در زمانی که معلوم است،خود پیامبر(ص)،علی را به رهبری معرفی کرد و دیدیم که چگونه همه چیز را شستند و از بیخ،زیرش زدند،این است که در مورد عاشورا،مرتکب این اشتباه نمی شویم،در شادی و غم،در عروسی و عزا و در آب خوردن و غذا خوردن،در تشنگی و گرسنگی و در همه حال،حسین حسین می گوئیم و عاشورا عاشورا و کربلا کربلا،تا نسل ما و نسلهای بعد از ما فراموش نکنند که بر شیعه چه گذشت و بدانند که بر شیعه چه می گذرد.
اینکه شیعه،یادآوران عاشورا و گویندگان فلسفهء انقلاب را واعظ و خطیب و سخنگو و عام و فقیه نخوانده و ذاکر خوانده است،بی معنی و تصادفی نیست.بزرگترین رسالت ذاکرین،کسانی که می توانند علیه ظلم و علیه کسانی و قلم هائی که تاریخ را به نفع قدرتمندان توجیه می کنند و علیه مورخین و نویسندگان و مبلغین و علما و روحانیون وابسته به همهء دستگاه ها که از حقیقت های پامال شده یاد نمی کنند و حادثه ها و قتل عام ها و مردان بزرگ و شهادتها را ندیده می گیرند و همواره پیرامون کاخدار ها و باج ستانان پرسه می زنند و زبان آنهایند،بجنگند،ذکر است.ذکر ظلمی که شده،ذکر بزرگترین حادثه ای که در تاریخ به وجود آمده،ذکر بزرگترین جنایتی که به دست خلفای رسول الله(ص) و به فتوای روحانیون وابسته به خلفا انجام گرفته و ذکر جنایتی که همواره در حق مردم و توده های محروم میشده است و می شود.
ادامه دارد...